آغاز

هفتم محرم سال 61 هجری قمری عبیدالله بن زیاد نامه ای به عمربن سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهیان خود بین امام حسین (ع) و اصحابش و اب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن حتی یک قطره آب را به امام ندهند! عمربن سعد نیز فوراً عمروبن حجاج را با پانصد سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام و یارانش به آب شدند. روایت شده مردی که حقاً نامردی به نام عبدالله بن حصین ازدی که از قبیله بجیله بود فریاد برداشت که ای حسین! این آبا را دیگر سان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطره ای از آن را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی! امام حسین (ع) فرمود: خدایا او را تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده! حمید بن مسلم میگوید به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود آن قدر آب می آشامید تا شکمش بالا آمد1 و باز فریاد میزد العطش! باز آب میخورد تا شکمش آماس می کرد و چنین بود تا جان داد. آغاز...ادامه مطلب

آغاز...

آغاز...

به قول معروف ای نام تو بهترین سرآغاز به نام الله یه وقتایی که دلم میگیره از این همه فاصله میگم باید یه کاری کرد ولی شنیدم اول باید از خودت شروع کنی تا بتونی دنیا رو تغییر بدی از خودم. اصلا به خودم میگم که چرا این همه فاصله از هدف خلقت تا زندگی نباتی این روزهام؟! چرا فقط خواب و خوراک و پول و عشق و هوس؟؟؟؟؟ پس کجای زندگی خداست؟ پس امام زمانم کجاست؟ مگه نباید منتظر امام زمانم باشم؟ این شکلی خدایا خودت کمکم کن میخوام تغییر کنم " آنچه تغیر نپذیرد تویی " آغاز...ادامه مطلب